تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
ذکر تعجیل فرج رمز نجات بشر است
و آدرس
myreligion.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
در شب تاج گذاری مولا. . . به قول شهید علمدار
کاری نکنیم صدای غربت فاطمه به گوش برسه!
![]() |
مهــــــدی جـــــان
آلودگی هوا که سهل است....
آلودگی دلهایمان نیز از حد هشدار گذشته
نفس هایمان به شماره افتاده...
سال هاست که زندگی تعطیل رسمی است....
هوای باریدن نداری مولا؟؟؟؟
الـــــــهم عجل لولیک الفرج
معناى انتظار امام زمان عليه السلام چيست؟ آيا به معناى سكوت و بىتفاوتى در برابر ظلم و فساد است؟
ما هر شب منتظر طلوع خورشيد فردا هستيم، امّا معناى انتظار خورشيد آن نيست كه دست روى دست بگذاريم و تا صبح در تاريكى به سر بريم، بلكه هر كس اتاق خود را روشن مىكند.
ما در زمستان منتظر فرارسيدن تابستان هستيم، ولى انتظار تابستان به آن معنا نيست كه در زمستان بلرزيم و اتاق خود را گرم نكنيم.
در زمان غيبت امام زمان عليه السلام نيز بايد به مقدار توانِ خود با ظلم مبارزه كنيم و در صدد اصلاح خود و جامعه برآييم. در روايات مىخوانيم: «أفضلُ الاعمال اِنتظارُ الفَرج»(بحار، ج 75، ص 208.) بهترين عمل، انتظار آمدن حضرت مهدى عليه السلام است.
بر اساس اين حديث، انتظار، حالت نيست، بلكه عمل است: «افضل الاعمال» بنابراين، منتظران واقعى بايد اهلعمل باشند. منتظران مصلِح بايد خود صالح باشند، كسى كه منتظر مهمان است در خانه آرام نمىنشيند.
وظيفه مردم در زمان غيبت، خودسازى و امر به معروف و دعوت به حق و آگاه سازى ديگران است.
مرکز پاسخ گویی به سوالات دینی
زمین دلتنگ و مهدى بیقرار است
فلك شیدا، پریشان روزگار است
دلا، آدینه شد، دلبر نیامد
غروب انتظارم سر نیامد
همه دلها پر از آه و غم و درد
همه آلالهها پژمرده و زرد
نفسها خسته و در دل خموشند
فغانها بىصدا و پرخروشند
نه رنگى از عدالت، نى از صداقت
در و دیوار دارد نقش ظلمت
شده پرپر گل مهر و محبّت
همه دلها شده سرشار نفرت
شده شام یتیمان، ناله و اشك
برد هركس به كاخ دیگرى رشك
شده پژمرده غنچه در چمنزار
بگشت آواره گل در كوى گلزار
نشسته دیو بر دلهاى خفته
همه جا بذر نومیدى شكفته
زده زنگار بر آئین و مذهب
دمى، رویى ز شادی نیست یا رب
به اشك چشم و مهر و ماه، سوگند
به آه و ناله دلهاى دربند
اگر نرگس ز هجرت زار زار است
شقایق تا قیامت داغدار است
آقا دیگر چیزی به دیدار ما با تو نمانده !
و صبری دگر نمانده !
ما آماده نبردیم!
لبیک یا بقیة الله...
چندصباحی است
در پی جمله ها و واژه در کوچه انتظار گم شده ام !
برای پیداشدنم نذری دارم!
آنهم به شرط دیدار تو !
آخر شنیده ام گمشدگان را تو پیدا می کنی !
ای كاش آن اوایل كه زبان گشودم، نزدیكانم مرا به گفتن یا مهدی وا میداشتند. ای كاش مهد كودكم، مهد، آشنایی با تو بود. كاشكی در كلاس اول دبستان، آموزگارم الفبای عشق تو را برایم هجی میكرد و نام زیبای تو را سر مشق دفترچة تكلیفم قرار میداد.
در دوره راهنمایی، هیچ كس مرا به خیمه سبز تو راهنمایی نكرد.
در سالهای دبیرستان، كسی مرا با تو ـ كه مدیر عالم امكان هستی ـ پیوند نزد.
در كتاب جغرافی ما، صحبتی از «ذی طوی» و «رضوی» نبود.
در كلاس تاریخ، كسی مرا با تاریخ غیبت غربت و تنهایی تو آشنا نساخت.
در درس دینی، به ما نگفتند «باب الله» و «دیّان دین» حق تویی.
دریغ كه در كلاس ادبیات، آداب ادب ورزی به ساحت قدس تو را گوش زد نكردند.
چرا موضوع انشای ما، به جای «علم بهتر است یا ثروت»، از تو و از ظهور تو و روشهای جلب رضایت تو نبود؟! مگر نه این است كه بی تو، نه علم خوب است و نه ثروت؟
مولای من! در دانشگاه هم كسی برایم از تو سخن نگفت؛ پرچمی به نام تو افراشته نبود؛ كسی به سوی تو دعوت نمیكرد؛ هیچ استادی برایم اوصاف تو را بیان نكرد. كاركرد دروس معارف اسلامی و تاریخ اسلام، جبران كسری معدل دانشجویان بود!
اینك اما در عمق ضمیر خود، تو را یافتهام؛ چندی است با دیده دل تو را پیدا كرده ام؛ در قلب خویش گرمای حضورت را با تمام وجود حس میكنم؛ گویی دوباره متولد شدهام.
آقای من!
از كجا آغاز كنم؟ از خود بگویم یا از دیگران؟ از نسلهای گذشته بگویم یا از نسل امروز؟ از دوستان شكوه
كنم یا از دشمنان؟ از آنانی بگویم كه خاطر شریف تو را میآزارند؟ از آنها كه دستان پدرانه و مهربانت را
خون ریز معرفی میكنند؟ از آنها كه چنان برق شمشیرت را به رخ میكشند
كه حتی دوستانت را از ظهورت میترسانند؟
از آنها كه بر طبل نومیدی میكوبند و زمان ظهورت را دور میپندارند؟
از خود آغاز میكنم كه هركس از خود شروع كند، امر فَرَج اصلاح خواهد شد.
میخواهم به سوی تو برگردم. یقین دارم برگذشتههای پر از غفلتم،
كریمانه چشم میپوشی؛ میدانم توبهام را قبول میكنی
و با آغوش باز مرا میپذیری.
من از تو گریزان بودم؛ اما تو هم چون پدری مهربان،
دورادور مرا زیر نظر داشتی... العفو... العفو.... .
منبع: تبیان
دوستان خوبم سلام. امیدوارم زیر سایه مولامون صاحب الزمان اوقات متعالی رو سپری کنید. برای احیای امربه معروف و نهی از منکر در جامعه لازمه هر کسی از خودش شروع کنه تا انشالله به یاری هم بتونیم مقدمات ظهور مولا رو فراهم کنیم. شخصا فرد مثبتی نیستم ولی حداقل امیدوارم به اینکه با عنایت پروردگار و دعای اقا بتونم پله پله خودم رو اصلاح کنم. یکی از دلایلی که اسم پسرم رو محمد مهدی گذاشتم همینه. هم از نسل پیغمبر، هم انشالله یاور مولا . اولین قدم برای اینکه نشون بدیم که اقا سعی می کنیم خوب باشیم اینه که با توکل بر او دونه دونه معاصی رو ترک کنیم. اول از کبائر شروع می کنم. انشالله دست عنایت پروردگار همچنان بالاسر مون باشه و بتونیم صغائر هم پله پله ترک کنیم.
در زمان غيبت وظايف گوناگوني براي شيعه ذكر شده است ؛ از
جمله:
1. تلاش در جهت شناخت هر چه بيشتر و بهتر امام زمان (عج) ؛
2. تكاپو و كوشش در جهت زمينه سازي ظهور آن حضرت ، اين مهم از
راه هاي زير ميسر است :
الف) خودسازي و ديگر سازي. ؛
ب ) شناخت و شناساندن امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ، اهداف والاي آن حضرت ، نقش
بزرگ تاريخي و ارمغان الهي ايشان به جهان بشريت ؛
ج ) شناخت و معرفي هر چه بهتر اسلام به جهانيان .
3 . تلاش و جهاد در جهت دفاع از اسلام و حفظ كيان اسلامي ؛
4 . پيروي از نائبان امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) يعني عالمان و فقيها عادل و شايسته ؛
5 . دعا براي فرج آن حضرت ؛
6 . دعا و صدقه دادن براي سلامتي آن حضرت ؛
7 . اهداي ثواب اعمال نيك مانند تلاوت قرآن و... براي آن حضرت نيز مستحب و ستوده است .
انشالله از عاملان واقعی و از منتظران حقیقی اقا باشیم.
اللهم عجل لولیک الفرج
منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر عج
معني بقية الله عام است و شامل هر چيزي مي شود که خداوند براي مردمان باقي گذاشته باشد. يکي از مهمترين آنها کسي است که خواهد آمد وجامعه را پر از عدل و داد مي نمايد.
به همين دليل حتي در بعضي کتب اهل سنت آمده است که خود حضرت خود را بقية الله ناميده وديگران هم به حضرت ولي عصر بقية الله مي گويند .
از ابا جعفر(امام باقر) نقل شده است که گفت مهدي از ماست( اهل بيت) وخداوند او را با انداختن ترسش در دل دشمنان ياري مي کند ... منادي از آسمان ندا مي دهد که حق با او و اطرافيانش است . در آن هنگام قيام کننده ما قيام مي کند . پس وقتي ظهور کند به کعبه تکيه داده و سيصد وسيزده نفر همراه وي جمع مي شوند . پس اولين چيزي که مي گويد اين آيه است : ( بقية الله خير لكم إن كنتم مؤمنين ) سپس مي گويد اي مردم من بقية الله در زمين هستم وخليفه خداوند و حجت او بر شما .پس هيچ کس به وي سلام نمي کند مگر اينکه مي گويد سلام بر تو اي بقية الله...
مرحوم آيت الله مرعشي در کتاب شرح احقاق الحق مدارک ديگري نيز از کتب اهل سنت براي اين مطلب نقل فرموده اند :
از ايشان ( کسانيکه از علماي اهل سنت اين روايت را در کتبشان نقل کرده اند) علامه شيخ عبد الهادي ابياري است که در کتاب العرائس الواضحة ص 209 چاپ مصر گفته است واز ابا جعفر( امام باقر عليه السلام) روايتي است طولاني در مورد اينکه وقتي مهدي ظهور کند به کعبه تکيه داده 313 نفر از طرفدارانش نزد وي جمع شده اولين چيزي که مي خواند اين آيه است که : ( بقية الله خير لكم إن كنتم مؤمنين ) سپس مي گويد من بقية الله هستم وخليفه او وحجت خداوند بر شما پس هر کس به وي سلام مي کند مي گويد سلام بر تو اي بقية الله ..
واز ايشان همين علامه اي که ذکر شد در کتاب " جالية الكدر " است که همين روايت را که در العرائس الواضحة بود نقل کرده است .
منبع: سایت ولی عصر عج
در سراسر اعصار، شماري از پيامبران، غيبگويان و مدرسان بزرگ مذهبي ديد باطني خاصي از حوادث آينده دريافت و سعي كردند در قالب سخناني عميق بشر را از وقوع آنها آگاه سازند؛ به عنوان نمونه رسول خدا(ص) در مراسم حجةالوداع، در حين انجام مناسك حج، در حالي كه حلقة در كعبه را گرفته بودند رو به اصحاب خويش كرده و آنها را از نشانههاي پيش از ظهور خبردار نمودند. اين سخنان براي اصحاب بسيار شگفتآور بود. اما براي ما بسيار شگفتآورتر.
پيامبر(ص) فرمود:
آيا ميخواهيد شما را از اخبار، نشانهها و حوادث پيش از قيامت (ظهور) خبردار كنم؟
سلمان ـ كه از همه به ايشان نزديكتر ايستاده بود ـ گفت: بلي يا رسولالله!
آنگاه ايشان فرمودند: از جمله آن خبرها ضايع و تباه كردن نمازها، تبعيت شما از شهوتها، متمايل شدن به هواهاي نفساني؛ تكريم و بزرگداشت ثروتمندان و مالپرستان و فروختن دين به قيمت دنياست. در اين زمان است كه قلب مؤمن در درونش همانند نمك در آب حل ميشود؛ چرا كه منكرات، كژيها و كاستيها را ميبيند و قدرت تغيير آنها را ندارد. و به دنبال آن حاكمان و اميران ستمگر و وزيران فاسق و كارگزاران و كارشناسان ستمكار پيدا ميشوند و مردم به خيانتكاران اعتماد ميكنند. در آن زمان است كه منكرات و انحرافات، معروف و خوب، و اعمال پسنديده، منكر و ناپسند شمرده ميشود. دروغگو را تأييد و راستگو را طرد ميكنند. در آن زمان است كه به دنبال اين حوادث، اقوامي پيدا ميشوند كه اگر حرفي بزنند كشته ميشوند. اگر ساكت بمانند، غارتشان ميكنند تا اينكه از اموالشان بهرهمند شوند و به حريمهايشان تجاوز كنند و حرمتشان را شكسته، خونشان را بريزند. در آن زمان مردان تنها به مردان و زنان تنها به زنان مشغول ميشوند. قلبهايشان نسبت به هم متنفر و در زبانهايشان، اختلاف نمايان است.
ماهنامه موعود ش49
شيعيان گمان مىكنند كه م ح م د بن الحسن العسكرى،... وعمر طولانى آن حضرت نيز محال نيست؛ همان طورى كه نوح، لقمان و خضر اين چنين بودند؛ اما ساير فرق اسلامى اين مسأله را در باره حضرت مهدى انكار كردهاند؛
پاسخ:
در پاسخ اين گفتار كافى است سخنان برخى از علماء و برزگان اهل سنت را نقل نماييم تا روشن شود كه غير شيعه، از ديگر فرق اسلامى نيز طول عمر مبارك آن حضرت را محال نمىدانند و اين مسأله را قبول دارند. دراین مجال دو نمونه از این نقل قول ها را بیان می کنیم.
يكى از كسانىكه بر عمر طولانى حضرت مهدى عليه السلام عقيده داشته و آن حضرت را باقى و زنده مىداند، عبد الوهاب شعرانى است. علامه قندوزى در كتاب «ينابيع المودة» سخن او را در اين مورد اينگونه گزارش كرده است:
آقاى من عبد الوهاب شعرانى در كتاب «يواقيت و جواهر» در بحث شصت و پنجم گفته است: مهدى فرزند امام حسن عسكرى است. مولد او نصف شب شعبان سال 255 هجرى است. او تا هنگامىكه با عيسى بن مريم حضور بهم رساند باقى و زنده است. اينگونه شيخ حسن عراقى از امام مهدى عليه السلام هنگامىكه او را ديده بود به من خبر داده است. و در اين مطلب، على خواص با او موافق مىباشد.
علامه قندوزى در كتاب ينابيع المودة بابى را به نام «الباب السادس والثمانون فى إيراد أقوال ممن صرح من علماء الحروف والمحدثين أن المهدى الموعود ولد الإمام الحسن العسكري» گشوده و در آن سخنان علماى اهل سنت را آورده از جمله مىگويد: كنجى شافعى بر زنده بودن و وجود آن حضرت تا الآن اعتراف كرده و عمر طولانى او را محال نمىداند:
محدث فقيه شيخ ابو عبد الله محمد بن يوسف بن محمد كنجى شافعى در كتاب «البيان فى اخبار صاحب الزمان» در پايان باب بيست و پنجم گفته است: مهدى فرزند حسن عسكرى است. پس او زنده و از هنگام غيبتش تا اكنون موجود و باقى است. به دليل بقاء حضرت عيسى، خضر و الياس، هيچ امتناعى در وجود و بقاء او نيست.
امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: «لیله» در «انا انزلناه فی لیله القدر»، فاطمه (علیهاالسّلام) است؛ و قدر، خداوند. پس کسی که حضرت زهرا (علیهاالسّلام) را آنگونه که سزاوار است بشناسد شب قدر را درک کرده است؛ و همانا او را فاطمه نامیدند، چرا که مردم نمی توانند او را بشناسند.
در ادامه حدیث چنین آمده است «لیله القدر خیر من الف شهر» یعنی او بهتر از هزار مؤ من است؛ او مادر مؤ منین است، «تنزل الملائکه (ملائکه نازل می شوند)» مراد از ملائکه مؤمنان هستند، که علم آل محمد (صلّی اللّهُ علیه وآله وسلّم) را فرا می گیرند و مراد از «الروح القدس»، فاطمه (علیهاالسّلام) است و «حتی مطلع الفجر» یعنی تا زمانی که قائم (علیه السّلام) ظهور کند.
در کتاب تأویل الایات، شرف الدین نجفی روایت دیگری از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که فرمودند:
«لیله القدر خیر من الف شهر» یعنی فاطمه، فی قوله تعالی «تنزل الملائکه و الروح فیها»، و الملائکه فی هذا الموضع، المؤمنون الذین یملکون علم آل محمد (علیهم السلام) و «الروح»، روح القدس و هی فاطمه (علیهاالسّلام) «من کل امر سلام» ، یقول کل امر سلّمه «حتی یطلع الفجر» یعنی حتی یقوم القائم (علیه السّلام).
«لیله » فاطمه است و «ملائکه» مؤمنین هستند، که علم آل محمد (صلّی اللّهُ علیه وآله وسلّم) را فرا می گیرند و «روح»، روح قدس است، که فاطمه می باشد «من کل امر سلام» می گوید: هر امری که سالم قرار داده او را «حتی یطلع الفجر» یعنی تا قیام قائم (علیه السّلام).
خلقت هستی طفیل هست او
چرخ می چرخد به میل دست او
لیله القدر است و مخفی قدر او
شرح ها دارد علوم صدر او
منبع:
دانشنامه جامع امام زمان علیه السلام (اخرین امید)
آقا اجازه خسته ام از این همه فریب از های و هوی مردم این شهر نا نجیب
آقا اجازه پنجره ها سنگ گشته اند دیوارهای سنگی از کوچه بی نصیب
آقا اجازه باز به من طعنه می زنند عاشق ندیده های پر از نفرت رقیب
«شیرین»ی وجود مرا «تلخ» می کنند «فرهاد»های کینه پرست پر از فریب . . .
دوست می داشتم از شب قدر و انتظار فرج می نوشتم..........
با این روی سیاه مگر می شود از او گفت!!!!!!وا حسرتا........
رسیـدهام به چه جایی... کسی چـه میدانــد
رفـیــق گـریـه کجایی؟ کـسی چـه میدانــد
میـانِ مـایی و با مـا غـریبـهای ...افسـوس
چه غـفـلـتی! چه بلایی! کسی چه میدانـد
تـمـامِ روز و شـَبَـت را همـیشه تنهایی
«اسیرِ ثانیههایی» کسی چه میدانـد
بـرای مـردم شهـری کـه با تو بد کردند
چگونه گـرمِ دعایی؟ کسی چه میدانـد
تـو خـود بـرای ظـهـورت مـصـمـّـمی اما
نـمی شـود که بیـایی کسی چه میدانـد
کـسی اگر چه نداند، خدا که میدانـد
فـقط مُعَـطَـلِ مایی کسی چه میدانـد
اگـر صحـابـه نباشد فـرج که زوری نیست
تو جمعه جمعه میآیی! کسی چه میدانـد
من به خود بد کردم
تو به فریاد برس یا مهدی (عج)
ای خورشید پنهان رخ بنمای و ای صبح صادق،از آفاق وجود،دمیدن آغاز کن،تلالو ستارگان،شعشعه ای از
روی توست،انوار تابناکت را بر عرصه جهانیان بتابان. ای بهار روزگاران،ای دلدار،دل ما خراب استو دیده بی
تاب،دور دار از ما خرابی و بی تابی را.ای طبیب،آینه دل به زنگاز آلوده شد.کیمیایی کن! که علاج تویی.ای
نوید امن وامان و ای آرامش جان، ای طلیعه شکوفه و جلالت،ای اسوه ی سادات،ای قصر بلند آفرینش،ای
منلگه انس، ای باران،ببار که باران رحمت تو سوسن و خس نمی شناسد. ای پیک بهروزی ،شام مردهی ما
را نسیمی،دل آزارده ما را نسیمی.
یا صاحب الزمان(عج)
در خزان زندگی مقدم سبز تو را لاله افشان،نقل پاشان کرده ایم.ای مسافر،ای غریب ،ای آفتاب،کوچه های
شام غیبت، غارهای فصل حیرت گشته اند، جان خفته در ورای قرن ها صد مهر غفلت خورده است،دست
های خالی نسل فراق، پشت درها همچنان وامانده است.دستبند بندگی بر دست هاست،مرگ تدریجی به
ما افتاده است. آنک ای آموزگار صبر و عشق، در پگاه روزها،پرده را یک سو بزن،روح ها افسرده
است،آرمتن ها مرده است!
تک سواردشت بیداری بیا آفتاب صبح پیروزی بیا
صد هزاران اولیاء روی زمین
از خدا خواهند مهدی را یقین
یا الهی مهدیم، از غیب آر
تا جهان عدل گردد آشکار
«مهدی» هادیست تاج اتقیاء
بهترین خلق، برج اولیاء
ای ولای تو معیّن آمده
بر دل و جانها همه روشن شده
ای تو ختم اولیای این زمان
وز همه معنی نهانی جان جان
ای تو هم پیدا و پنهان آمده
بنده «عطّارت» ثناخوان آمده
«شیخ فرید الدّین عطّار نیشابوری»
خوب گوش کن، چه مىشنوى؟
سرد است و بى رمق، امّا جگرسوز و محزون... آیا مىشنوى ناله ى بلبلهاى افسرده را که راه گلستان را گم کردهاند، و آیا ترک خوردن لب هاى کویر را در فراق باران مىبینى...؟
منتظر چیستى؟ آیا نمىخواهى شمیم آن گلاب خلقت را به بلبلان هدیه کنى، تا نغمه سراى گل نرگس شوند؟ و آیا نمىخواهى لبهاى خشکیده وترک خورده کویر را با نمى از آن یمِ عطوفت و صفا، طراوت بخشى؟... پس بیا نسیم باشیم، نسیمى خنک و مهربان که عطر و طراوت را به چشمهاى منتظر هدیه مىکند...
امام کاظم علیه السلام مىفرمایند:
«اَفضَلُ الْعِبادَةِ بَعدَ الْمَعْرِفَةِ اِنتظارُ الْفَرَج؛برترین عبادت پس از شناخت، انتظار فرج است»
آرى براى ظهور او تنها کسانى لحظه شمارى مىکنند که او را دوست دارند و دلهایشان به یاد او مىتپد، و چگونه کسى او را دوست دارد بىآنکه او را شناخته باشد و زیبایىهاى افکار و رفتار او را بداند.