تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
ذکر تعجیل فرج رمز نجات بشر است
و آدرس
myreligion.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
مهــــــدی جـــــان
آلودگی هوا که سهل است....
آلودگی دلهایمان نیز از حد هشدار گذشته
نفس هایمان به شماره افتاده...
سال هاست که زندگی تعطیل رسمی است....
هوای باریدن نداری مولا؟؟؟؟
الـــــــهم عجل لولیک الفرج
در شب تاج گذاری مولا. . . به قول شهید علمدار
کاری نکنیم صدای غربت فاطمه به گوش برسه!
چرا با وجود این همه عبادت و اعمال به جایی نرسیدم؟
بسیاری از ما قسمت زیادی از عمر خویش را به نماز و روزه و دعا و ذکر و ... گذرانده ایم
اما حس میکنیم آن نورانیت لازم برایمان محقق نشده است. چرا برخی از آقایان با اعمال عبادی بسیار کم حالات عجیب و غریبی دارند اما ما از اعمالمان بهره چندانی نبرده ایم؟
حضرت علامه حسن زاده در این رابطه میفرمایند: «با پراکندگی خاطر نمیشود.
نفس باید مطمئن باشد : «یَا أَیَّتُها النَّفسُ المُطمَئِنَّةإِرجعی إِلی ربِّکَ راضیةً مَرضیة» مطمئنه در مقابل مضطربه است که بعد حرفش پیش می آید.نفس مضطربه به جایی نمیرسد ، حتی در
کارهای تعلیم و تعلم و معارف هم اگر مضطربه باشد ، به جایی نمیرسد.
به فرمایش بعضی اساتید که فرمودند :
حتی در عبادات و دستور العمل ها اگر نفس مضطرب باشد ، به جایی نمیرسد ، که مثلا تکلیف زیاد برایش پیش بیاورد. بعد بگوید این را انجام دادم آن را انجام دادم نرسیدم. آن را چه کنم؟ اینگونه کسی به جایی نمیرسد.
وقتی در محضر استادی بودیم یکی از رفقا اظهار کرد به جایی نرسیدم.
استاد فرمود : کارتان زیاد است. درس و بحث زیادی دارید...
باری عرض ، این بود که انسان که میخواهد به جائی برسد نفس مطمئنه میخواهد ، با نفس مضطربه نمیشود..
این نفس مطمئنه خیلی گسترش دارد ، با هرج و مرج نمی شود ، تدبیر مدن می خواهد ، تدبیر منزل میخواهد ، تدبیر بدن میخواهد ، آنچه در کتب اخلاقی آمده باید پیاده شود....
در روایات آمده احسن عملا باشید ، نیامده اکثر عملا. ثواب هم روی عقل است.
خوش دارم كه در نيمه هاي شب، در سكوت مرموز آسمان و زمين به مناجات برخيزم، با ستارگان نجوا كنم و قلب خود را به اسرار ناگفتني آسمان بگشايم، آرام آرام به عمق كهكشان ها صعود نمايم، محو عالم بي نهايت شوم، از مرزهاي عالم وجود درگذرم، و در وادي فنا غوطه ور شوم، و جز خدا چيزي را احساس نكنم.
خدايا! ما را ببخش، گناهاني كه ما را احاطه كرده و خود از آن آگاهي نداريم، گناهاني را كه ميكنيم و با هزار قدرت عقل توجيه مي كنيم و خود از بدي آن آگاهي نداريم.
خدايا! تو آنقدر به من رحمت كرده، و آنچنان مرا مورد عنايت خود قرار داده اي كه، من از وجود خود شرم مي كنم، خجالت مي كشم كه در مقابلت بايستم، و خود را كوچكتر از آن ميدانم كه در جواب اين همه بزرگواري و پروردگاري، تو را تشكر ميكنم و تشكر را نيز تقصيري و اهانتي به ساحت مقدست ميدانم.
خدايا! مردم آنقدر به من محبت كرده اند، و آنچنان مرا از باران لطف و محبت خود سرشار كرده اند كه راستي خجلم، و آنقدر خود را كوچك ميبينم كه نميتوانم از عهده به درآيم، خدايا! تو به من فرصت ده، توانايي ده، تا بتوانم از عهده برآيم، و شايسته اين همه مهر و محبت باشم.
مناجات شهید چمران......ازها.آی آر
مادر” است زیباترین واژه بر لبان آدمی واژه ”
زیباترین خطاب “مادر جان” است
“مادر” واژه ایست سرشار از امید و عشق
واژه ای شیرین و مهربان که از ژرفای جان بر می آید
روزت مبارک مادر . . .
فاصله بین حقّ و باطل چیست ؟
امام حسن مجتبى علیه السلام فرمود: بین حقّ و باطل چهار انگشت است ، آنچه با چشم خود دیدى حقّ و آنچه شنیدى باطل است .
بین زمین و آسمان چه مقدار فاصله است ؟
فاصله بین زمین و آسمان به اندازه دعاى مظلوم بر علیه ظالم است و نیز تا جائى که چشم ببیند.
بین مشرق تا مغرب چه مقدار مسافت است ؟
همچنین فاصله بین مشرق تا مغرب به مقدار سرعت گردش و حرکت خورشید در یک روز خواهد بود.
قوس و قزح - یعنى ؛ رنگین کمان - چیست ؟
و امّا قوس و قزح : قوس علامتى است از طرف خداوند رحمان براى در اءمان ماندن موجودات زمین از غرق شدن و دیگر حوادث مشابه آن ؛ و قزح نام شیطان است .
محکم تر از مرگ چیست؟
... از مرگ محکم تر، و نیرومندتر مشیّت و اراده الهى است که مرگ را برطرف مى نماید - و در روز واپسین ، مردگان را زنده مى گرداند
خنثى به چه کسى گفته مى شود؟
و امّا خنثى به شخصى گفته مى شود که معلوم نباشد مرد است یا زن ، که اگر هیچ نشانه اى نداشته باشد، یا هر دو نشانه را موجود باشد به او گفته مى شود: ادرار کن ، پس اگر ادرارش به سمت جلو یا بالا بود مرد است و در غیر این صورت در حکم زن خواهد بود.
بحارالا نوار ج 43، ص 326، ح 5،
خدايا من هر زمان پيش خود گفتم كه ديگر مهيا و مجهز شدهام و برخاستم براي خواندن نماز در برابرت و با تو به راز پرداختم تو بر من چرت و خواب آلودگی را مسلط كردي در آن هنگامي كه داخل نماز شدم و حال مناجات را از من گرفتي در آن وقتي كه به راز و نياز پرداختم، مرا چه شده است كه هرگاه با خود گفتم باطن و درونم نيكو شده و نزديك شده از مجالس توبهكنندگان مجلس من، گرفتاري و پيش آمدي برايم رخ داده كه پايم لغزش پيدا كرده و ميان من و خدمتگزاريات حائل گشته؟
1- اي آقاي من، شايد مرا از در خانهات راندهاي و از خدمتت دورم كردهاي
2- يا شايد ديدهاي که حقت را سبک میشمارم پس دورم كردهاي
3- يا شايد ديدهاي از تو رو گرداندهام پس خشمم كردهاي
4- يا شايد مرا در جايگاه دروغگويانم ديدهاي پس رهايم كردهاي
5- يا شايد ديدهاي سپاسگزار نعمتهايت نيستم پس محرومم ساختهاي
6- يا شايد مرا در مجلس علما، نيافتهاي پس خوارم كردهاي
7- يا شايد مرا در زمره غافلانم ديدهاي پس از رحمت خويش بي بهره ام كردهاي
8- يا شايد مرا مأنوس با مجالس بيهوده گذرانم ديدهاي پس بین من و آنها دوستی برقرار کرده ای (و مرا به آنها واگذاشته ای)
9- يا شايد دوست نداشتي دعايم را بشنوي پس از درگاهت دورم كردهاي
10- يا شايد به جرم و گناهم كيفرم دادهاي
11- يا شايد به بي شرميام مجازاتم كردهاي
پس اگر از من بگذري پروردگارا بجاست. چون بسيار اتفاق افتاده كه از گنهكاران پيش از من گذشتهاي...
صحیفه سجادیه
پناه بر خدا...
-=-=-=-=-=-=-=-
" زبان من..."
زبان من: چه بسیار حرفهایی را که بر خلاف قرآن و عترت گفته و من خبر ندارم.
زبان من: چه بسیار کسانی را گمراه کرده و از راه حق به در برده و من متوجه نبودم و یا اگر متوجه شدم زبان از هوای نفسم پیروی کرده و حرفش را پس نگرفته و عذر نخواسته.
زبان من: تا به حال چند نفر را خجالت داده و در حضور دیگران شرمنده کرده؟ نمی دانم...
زبان من: چقدر با آبروی بندگان خدا بازی کرده نمی دانم...
زبان من: تا به حال چقدر برای من و دیگران گرفتاری بوجود آورده؟ نمی دانم...
زبان پر گناه من: تا این ساعت چه اندازه از من و دیگران نعمت سلب کرده ؟ خدا می داند...
وای بر من...
چرا زبانم را آزاد گذاشتم؟ چرا اینقدر به زبانم آزادی دادم؟ مگر مولایم نفرمود: زبان درنده است؟ چرا آن را با افسار ایمان نبستم؟
اوه...با این همه گناهی که زبانم بر دوش من نهاده چه کنم؟ چطور با این همه گناه وارد محشر شوم؟
خدایا خودت به من رحم کن...
خدایا خودت مرا از شر زبانم حفظ بفرما...خدایا خودت اسلام عزیز را از شر زبان من نگه دار-آمین یا رب-
خدایا تو میدانی که زبان من به گناهان خود اعتراف کرده و باز هم اعتراف دارد، تو با کرامت خویش با زبان من برخورد کن.
خدایا من زبانم را به جرم گناهان بی حدی که کرده اینک با دست و پای بسته به پیشگاه تو آورده ام...تو خود هر جه خواهی درباره اش به انجام برسان، خواهی آن را ببخش و خواهی برای همیشه از منش بگیر و عذابش کن که به حق زبان من سزاوار عذاب است.
من خود این اندازه می فهمم..
چرا فاطمه ؟
حضرت فاطمهى زهرا(سلام الله علیها) یک نام رسمى داشت که همان فاطمه مىباشد. این نام را پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) هنگام تولد به امر خداوند براى دخترش برگزید.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: او و شیعیانش از آتش جهنم قطع شدهاند و فاطمه به معنای قطع شده و بریده است به همین سبب به این نام برگزیده شده اند. همچنین امام صادق (علیه السلام) فرمودند: زیرا او از هر شر و بدی بریده شده است و نیز چون مردم از رسیدن به معرفت کامل او قطع شده اند به این نام نامگذاری شده اند.
چرا صدیقه ؟
زیرا او هرگز در زندگی جز راست نگفت و هر آنچه پدر بزرگوارش فرمود، تصدیق کرد.
رسول خدا(ص) به امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمودند: یا علی، من به فاطمه سفارشهایی کرده ام که به تو بگوید. او هر چه گفت بپذیر، زیرا او راستگوست، بسیار راستگو.
چرا مبارکه ؟
برکت به معنای خیر فراوان است و از فاطمه نسل فراوانی به عالم اسلام هدیه شده است. لذا در بعضی از تفاسیر آمده است که در آیه ی انا اعطیناک الکوثر منظور، فاطمه (سلام الله علیها) است.
چرا طاهره ؟
امام باقر(علیه السلام) فرمودند: زیرا او از هر ناپاکی ظاهری و هر گونه ناپاکی دامن، مبری است.
و نیز طبق روایات متعدد، آیه تطهیر انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا درباره حضرت فاطمه(سلام الله علیها) نازل شده است. پس ایشان طاهره است زیرا هر گونه رجس و پلیدی و ناپاکی از وجود مقدسش دور است.
چرا زکیه ؟
زکاة هم به معنای رشد و نمو و هم به معنای طهارت است، بنابراین زکیه هم یعنی از فاطمه نسل پرباری پا به عرصه وجود گذاشت و هم اینکه او وجودی است پاک و طاهر.
چرا راضیه ؟
زندگی کوتاه حضرت فاطمه با غم و اندوه و نیز با تلاش و سختی همراه بود. او زندگی بسیار مشکلی را پشت سر گذاشت ولی هرگز لب به شکایت باز نکرد، بلکه همواره خدای بزرگ را شکر میکرد و راضی بودند.
روایت شده روزی رسول خداحضرت فاطمه را دید که لباس خشنی بر تن داشت و با دستهای مبارکش آسیاب میکرد در حالیکه طفل کوچک خود را هم شیر میداد. رسول خدا گریان شد و فرمود: ای دخترکم، تلخی این دنیا را بچش، برای رسیدن به شیرینی آخرت.
حضرت فاطمه(سلام الله علیها) نه تنها لب به شکایت باز نکرد، بلکه عرض کرد: ای رسول خدا، من خدا را برای نعمتهایش سپاسگزارم.
و نیز روزی حضرت علی(علیه السلام) از رسول خدا خواست اگر ممکن باشد برای فاطمه مستخدمی بگیرد، اما رسول خدا(صلام الله علیها) تسبیح فاطمه(سلام الله علیها) را به آنها تعلیم فرمود. حضرت زهرا پس از شنیدن این دستور به پیغمبر اکرم سه بار فرمود: من از خدا و رسولش راضیم.
چرا مرضیه ؟
تمام کارهای حضرت فاطمه مورد رضایت خدا و رسول او بود. رسول خدا هیچ گاه بر فاطمه غضب نکرد، به او خرده نگرفت و برعکس، گاهی میفرمود: پدرش به قربانش.
این چنین است که رسول خدا رضای فاطمه را رضای خدا میدانست و میفرمود: خدا از غضب فاطمه غضب می کند و از رضایت او راضی میشود.
چرا محدثه ؟
امام صادق (علیه السلام) در این مورد فرمود: زیرا ملائکه از آسمان فرود میآمدند و با او سخن میگفتند.
در فرهنگ اسلامى محدثان راستین همواره از حرمت و منزلت ویژه اى برخوردار بوده اند، محدثان و راویان در حفظ و حراست از گنجینه هاى معارف و ارزشهاى دینى و ذخایر گرانمایه مکتب تشیع و رشد و تعالى فرهنگ غنى اسلامى نقش اول را داشته اند و حامل ودایع و امانتهاى گرانقدر الهى و رازدار اسرار آل رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بوده اند.
چرا زهرا ؟
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: زیرا نور آن بانوی مکرمه در یک روز سه بار برای امیرالمؤمنین(علیه السلام) میدرخشید، و چون در محراب عبادت میایستاد نور درخشنده او برای اهل آسمان نمایان می شد همانگونه که نور ستارگان برای اهل زمین میدرخشد.
برخی نامهای دیگر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) عبارتند از:
حصان به معنای محفوظ، حره به معنای آزاده، سیده یعنی بانوی محترم، عذراء یعنی پرده نشین، بوده و نام آن بانو در آسمان، منصوره یعنی یاریشده یاد شده است.
شیعه نیوز
در شادی و غم به یادتان می مانیم
هر عید به یادتان دعا می خوانیم
آقای دلم، سید من، مهدی جان،
ما "احسن حال" را شما می دانیم
امام علی علیه السلام فرمودند:
انسان خردگرا و عاقل و صاحب نفسِ رویگردان از دنیا و اعتبارات دنیوی و نفسانی، ابتدا اهل تزکیه و طهارت است و سپس شایستة سیر و سلوک الی الله.
به همین دلیل، انسان تا اخلاقی نباشد، عرفانی نمی شود و تا مراحل اخلاق را پشت سر نگذارد، مراحل عرفان را پیش روی نخواهد داشت و عرفان به نفس، همة مقدمات و مقارنات سلوک اخلاقی عرفانی را در بر خواهد داشت.
پس انسان باید در سلوک اخلاقى- عرفانى، از نفس اماره بگذرد تا به نفس مطمئنّه و راضیه و مرضیه برسد
ازها
معناى انتظار امام زمان عليه السلام چيست؟ آيا به معناى سكوت و بىتفاوتى در برابر ظلم و فساد است؟
ما هر شب منتظر طلوع خورشيد فردا هستيم، امّا معناى انتظار خورشيد آن نيست كه دست روى دست بگذاريم و تا صبح در تاريكى به سر بريم، بلكه هر كس اتاق خود را روشن مىكند.
ما در زمستان منتظر فرارسيدن تابستان هستيم، ولى انتظار تابستان به آن معنا نيست كه در زمستان بلرزيم و اتاق خود را گرم نكنيم.
در زمان غيبت امام زمان عليه السلام نيز بايد به مقدار توانِ خود با ظلم مبارزه كنيم و در صدد اصلاح خود و جامعه برآييم. در روايات مىخوانيم: «أفضلُ الاعمال اِنتظارُ الفَرج»(بحار، ج 75، ص 208.) بهترين عمل، انتظار آمدن حضرت مهدى عليه السلام است.
بر اساس اين حديث، انتظار، حالت نيست، بلكه عمل است: «افضل الاعمال» بنابراين، منتظران واقعى بايد اهلعمل باشند. منتظران مصلِح بايد خود صالح باشند، كسى كه منتظر مهمان است در خانه آرام نمىنشيند.
وظيفه مردم در زمان غيبت، خودسازى و امر به معروف و دعوت به حق و آگاه سازى ديگران است.
مرکز پاسخ گویی به سوالات دینی
عبادت و رازونیاز با خدا، بدون شک دیواره درون را در برابر تهدید حوادث، مستحکم می کند و اراده را پولادین و تصمیم را استوار می سازد.
زهد و پارسایی، روح را طراوت و تازگی می بخشد، روان را صیقل می دهد و انسان را از تسلیم، تردید، ترس، تزلزل، شکست و انزوا می رهاند. امام حسن عسکری علیه السلام افراد پارسا، عابد و زاهد را این گونه معرفی و توصیف می نمایند: «پارساترین مردم کسی است که به هنگام شبهه توقف کند؛ عابدترین مردم کسی است که واجبات را انجام دهد؛ زاهدترین مردم کسی است که حرام را ترک نماید؛ و کوشنده ترین مردم کسی است که گناهان را رها سازد». http://www.hawzah.net
برای نيّت خالص و هماهنگى علم و عمل ملاك شما شرع باشد، ببينيد آيا اين كار شرعى است يا خلاف شرع ؟ ما اگر بخواهيم اين چنين وسواس داشته باشيم پس در اين عبادتها و نمازهايمان هم بايد تشكيك كنيم ، ما چه مى دانيم آيا در اينها نيّتمان خالص است يا نه ؟ حال چون نمى دانيم خالص است يا نه آيا مى توانيم آنها را ترك كنيم ؟
و در ادامه فرمودند:
نيّتتان اين باشد كه علمتان با عملتان هماهنگ باشد و علم و عمل از همديگر جلو و يا عقب نيفتند.
اكثر بدبختى ما همين است كه علممان با عملمان هماهنگ نيست ، بعضى علمشان از عملشان عقب تر است و بعضى جلوتر، و به هر حال علم و عمل آنها با هم نمى خواند، بعضى هم مثل من هستند كه علمشان گاهى از عملشان جلو مى افتد و گاهى عقب ، پس شما نيّت كنيد كه به علم خود عمل كنيد و علم و عملتان يكى باشد.
عالم بى عمل مثل چراغى مى ماند كه به ديگران نورافشانى مى كند اما خودش مى سوزد. يعنى عالم بى عمل را مثل كسى مى دانستند كه خود را آتش مى زند و مى سوزاند.
منبع: http://www.bahjat.org/